جهانگیرآشنا
صافی و صداقت بهمئیها: تحلیل جامعهشناختی یک ارزش قومی پایدار
تحولات اجتماعی دهههای اخیر، ارزش سنتی صداقت را در جامعه بهمئی با چالشهای جدی مواجه ساخته است. گذار از زندگی عشایری به یکجانشینی و مهاجرت گسترده به شهرها، بسیاری از سازوکارهای سنتی حفظ ارزشها را تضعیف کرده است. در محیطهای شهری، جوانان بهمئی با نظامهای ارزشی متفاوتی مواجه میشوند که گاه در تقابل با ارزشهای اصیل قومی آنهاست.
کد خبر : 76745
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 شهریور 1404 - 20:29
به گزارش پایگاه خبری عصر آشنا: ایل بهمئی به عنوان یکی از جوامع اصیل عشایری ایران، همواره به خصلتهای اخلاقی ممتازش شناخته شده است. در میان این ویژگیها، «صافی و صداقت» به عنوان شاخصهای بارز و تعیینکننده در روابط اجتماعی این ایل خودنمایی میکند. این نوشته با رویکردی جامعهشناختی به واکاوی ابعاد مختلف این ارزش اخلاقی میپردازد و در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه این ویژگی توانسته در طول زمان به عنوان عنصری هویتساز در فرهنگ بهمئی تداوم یابد. بررسی این موضوع میتواند چراغی برای درک بهتر مکانیسمهای حفظ ارزشهای اخلاقی در جوامع در حال تحول باشد.
۱- ریشههای تاریخی و فرهنگی
ریشههای عمیق صداقت در ایل بهمئی را باید در شیوه معیشت و سازمان اجتماعی سنتی آن جستجو کرد. زندگی عشایری مبتنی بر کوچ و دامداری، نیاز مبرمی به اعتماد متقابل و پایبندی به تعهدات داشت. در چنین بستری، هرگونه تخطی از صداقت میتوانست به فروپاشی روابط اقتصادی و اجتماعی منجر شود. این ضرورت عینی، به تدریج به ارزشی اخلاقی و نهادینه شده تبدیل گردید.
فرهنگ شفاهی بهمئیها نیز نقش مهمی در نهادینه کردن این ارزش ایفا کرده است. ضربالمثلها، قصهها و اشعار محلی این ایل مملو از ستایش راستگویی و نکوهش نیرنگ است. برای مثال، ضربالمثلهای معروف «آدمِ راس، همیشه رو سفیدِه»، «راس خِوُو، هرکی دونه»، «دِرو بگو، دِرو بشنو»، «دل صاف، ره صاف» و «آدم صاف، بارِش سوِکه» به خوبی بیانگر این نگرش فرهنگی است. این عناصر فرهنگی به عنوان ابزارهای جامعهپذیری نسلبهنسل منتقل شدهاند. نکته جالب توجه اینجاست که در نظام ارزشی بهمئیها، صافی و صداقت تنها به گفتار محدود نمیشود، بلکه به عنوان یک ویژگی وجودی و شخصیتی در نظر گرفته میشود. فرد «صاف» کسی است که در نیت، گفتار و رفتار یکسان است و این یکپارچگی شخصیتی، مبنای احترام اجتماعی در این جامعه محسوب میشود.
۲- کارکردهای اجتماعی صداقت
در ساختار اجتماعی ایل بهمئی، صداقت کارکردهای متعددی داشته است. مهمترین کارکرد آن ایجاد و حفظ انسجام اجتماعی بوده است. در جامعهای که روابط خویشاوندی و قبیلهای نقش محوری دارد، صداقت به عنوان چسب اجتماعی عمل میکرده است. حل و فصل اختلافات معمولاً بر اساس اعترافات صادقانه و میانجیگری بزرگان انجام میگرفت که این فرآیند مستلزم صداقت تمام طرفین بود.
از بُعد اقتصادی، صداقت شرط ضروری معاملات و مبادلات به شمار میرفت. در نظام اقتصادی مبتنی بر اعتبار و تعهدات متقابل، شهرت به راستگویی سرمایهای اجتماعی محسوب میشد. فردی که در معاملهای تقلب میکرد، نه تنها خود، بلکه تمام خانوادهاش را در معرض بیاعتباری اجتماعی قرار میداد. این مکانیسم کنترل اجتماعی، انگیزههای قوی برای پایبندی به اخلاقیات ایجاد میکرد.
در عرصه سیاسی و مدیریتی نیز صداقت شرط اساسی مشروعیت رهبران بود. کدخدایان و ریشسفیدان معمولاً از میان افراد «صاف و صادق» انتخاب میشدند. این ویژگی برای آنها نه تنها یک فضیلت اخلاقی، بلکه پیششرطی برای اعمال رهبری مؤثر بود. در واقع، صداقت به عنوان عاملی برای ایجاد اعتماد و اطمینان در روابط فرادست-فرودست عمل میکرد.
۳- تهدیدهای مدرن علیه ارزش صداقت
تحولات اجتماعی دهههای اخیر، ارزش سنتی صداقت را در جامعه بهمئی با چالشهای جدی مواجه ساخته است. گذار از زندگی عشایری به یکجانشینی و مهاجرت گسترده به شهرها، بسیاری از سازوکارهای سنتی حفظ ارزشها را تضعیف کرده است. در محیطهای شهری، جوانان بهمئی با نظامهای ارزشی متفاوتی مواجه میشوند که گاه در تقابل با ارزشهای اصیل قومی آنهاست.
نقش کمرنگتر نهادهای سنتی مانند کدخدایان و ریشسفیدان نیز به این چالشها دامن زده است. در گذشته، این نهادها نقش محوری در نظارت اجتماعی و تنبیه متخلفان از هنجارهای اخلاقی داشتند. اما در شرایط جدید، مکانیسمهای جایگزین برای انتقال و تحکیم ارزشهای اخلاقی به اندازه کافی کارآمد نبودهاند. رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی نیز با ترویج الگوهای رفتاری متفاوت، بر این وضعیت تأثیر گذاشتهاند.
با این حال، شواهد نشان میدهد که در مناطق روستایی و عشایری، ارزش صداقت همچنان از جایگاه والایی برخوردار است. بسیاری از بهمئیها آگاهانه در تلاش هستند تا این میراث فرهنگی را حفظ کنند. برخی از پژوهشگران معتقدند که در مواجهه با تغییرات سریع اجتماعی، ارزشهایی مانند صداقت میتوانند به نمادهای مقاومت فرهنگی تبدیل شوند و نقش هویتساز خود را حفظ کنند.
۴- صداقت بهمئیها در تقابل با جامعه مدرن
مواجهه بهمئیها با جامعه مدرن تجربهای متناقضنما بوده است. از یک سو، صداقت ذاتی آنها در بسیاری از موقعیتهای شهری به عنوان مزیتی رقابتی عمل کرده است. در محیطهای کاری، همکاری با افراد بهمئی به دلیل شهرت آنها به راستگویی و پایبندی به تعهدات، معمولاً با استقبال مواجه میشود. این ویژگی برای آنها اعتبار و موقعیت اجتماعی به ارمغان میآورد.
از سوی دیگر، این خصلت گاه آنها را در معرض سوءاستفاده قرار داده است. در فضاهایی که ریاکاری و فریب به عنوان راهبردهای معمول تعامل اجتماعی پذیرفته شدهاند، افراد صادق بهمئی ممکن است آسیبپذیرتر باشند. این تجربههای تلخ میتواند به ایجاد نوعی بحران هویت در نسل جوان بینجامد که میان ارزشهای آموخته شده در خانواده و واقعیتهای اجتماعی جدید گیر افتادهاند.
جالب توجه است که برخی از بهمئیهای ساکن شهرها راهبردهای هوشمندانهای برای تطبیق این ارزش با شرایط جدید توسعه دادهاند. آنها ضمن حفظ اصالت اخلاقی خود، یاد گرفتهاند که صداقت را با فراست و آگاهی اجتماعی ترکیب کنند. این رویکرد نشاندهنده ظرفیت فرهنگ بهمئی برای انطباق پویا با شرایط در حال تغییر است، بدون آنکه هسته ارزشی خود را به کلی از دست بدهد.
نتیجهگیری
بررسی جایگاه صافی و صداقت در ایل بهمئی نشان میدهد که این ارزش فراتر از یک ویژگی فردی، به عنوان عاملی ساختاری در سازمان اجتماعی این قوم عمل کرده است. کارکردهای چندگانه صداقت در حفظ انسجام اجتماعی، ثبات اقتصادی و مشروعیت سیاسی، تبیینکننده تداوم آن در طول تاریخ است. اگرچه تحولات اجتماعی جدید این ارزش اصیل را با چالشهایی مواجه ساخته، اما شواهد نشان میدهد که بهمئیها به شیوههای مختلف در پی حفظ و بازتعریف آن در شرایط جدید هستند. این مطالعه بر اهمیت حفظ چنین میراثهای فرهنگیای به عنوان سرمایههای اجتماعی ارزشمند تأکید دارد.
نویسنده: دکتر علی مرادی بهمئی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰