دیدگاه‌ها برای در آرامش، آموزش را به کار بگیریم و تلفیق آرامش و آموزش بدون شک می شود خلاقیت بسته هستند
۴۰۰ بازدید

در آرامش، آموزش را به کار بگیریم و تلفیق آرامش و آموزش بدون شک می شود خلاقیت

به گزارش: پایگاه خبری عصرآشنا،بتول زکی نژادمسئول کتابخانه عمومی شهرلیکک دریاداشتی به این سایت درباره کتاب وکتابدارارسال کرده است که متن یاداشت به شرح ذیل هست: درخت تو گر بار دانش بگیرد … درخت تو گر بار دانش بگیرد … این یاداشت سوم یک کتابدار است که گمان می کند رسالت مهمتری نسبت به برچسب

کد خبر : 12735
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 مهر 1400 - 9:42

به گزارش: پایگاه خبری عصرآشنا،بتول زکی نژادمسئول کتابخانه عمومی شهرلیکک دریاداشتی به این سایت درباره کتاب وکتابدارارسال کرده است که متن یاداشت به شرح ذیل هست:

درخت تو گر بار دانش بگیرد …
درخت تو گر بار دانش بگیرد …
این یاداشت سوم یک کتابدار است که گمان می کند رسالت مهمتری نسبت به برچسب زدن کتاب ها و یا چیدن آنها در قفسه ها دارد چرا که این کار ها خیلی زمانبر باشند به یک ساعت نمی انجامد و مجال وسیعی دارد تا تکلیف اخلاقی، انسانی و کارمندی خود را انجام بدهد.

در دو یاداشت پیشین اشاره کردم که مَثَل ما شده است مانند یک‌ هنرمندی که تمام سعی اش این است در هنر خود خلاق و بهترین باشد و چیز جدیدی خلق کند، تمرین می کند، وقت می گذارد، ایده می نویسد و عمل می کند حال ما قاطبه ی جامع همان هنرمند هستیم اما به صورت معکوس و همه افعال بالا را در جهت عکس انجام می دهیم.

هنرمندان معکوس که تمام انرژی شان را جمع عزم شان را جزم و کائنات و باد و خورشید فلک را جذب می کنند تا در نخواندن ها هنرمند های قابل باشد و بارها از زبان مخاطبان شنیدم که به نخواندن ها افتخار می کنند که به قول سعدی در آن حکایت معروف ” مصیب دوچندان می شود” اما به تعبیر این کوچک ترین! ناخوانشی کتاب نادانی گفتار! بر طبق یک‌ آمار حدود ۵۹ درصد مردم ایران مطالعه غیر درسی ندارند این یعنی ۵۰ میلیون از ۸۰ میلیون و دردآور و ‌منزجر کننده اینکه حتی نمی دانند چطور مطالعه کنند یا اینکه چرا مطالعه کنند.

در میان اینکه چرا ایرانیان اهل مطالعه نیستند بسیار دنبال آن گشتم و چیزی عایدم نشد تا اینکه به یک جمله از حسن نراقی جامعه شناس برخوردم که گفتند: مردم ایران کتاب نمی خوانند چون کتاب نمی خوانند! از این ساده تر و زیرکانه تر نمی شود گفت چون احساس نیاز نمی کنیم و در واقع چون مسئله و پرسش خاصی که ما را وادار به کنکاش کند در زندگی ما وجود ندارد. شاید نمی دانیم که همه از یک جامعه آرامش می خواهیم، در آرامش، آموزش را به کار بگیریم و تلفیق آرامش و آموزش بدون شک می شود خلاقیت، نهایتاٌ از دل خلاقیت تولید بیرون می آید.

حال شاید بپرسید کتاب خواندن چگونه به این خط صاف کمک می کند؟! سوال بجایی است، با قطعیت می گویم و بر حسب تجربه شهودی و عینی که کتاب خواندن و اجمالا مطالعه چندجانبه و عمیق سبب می شود انسان به یک خود سانسوری از نوع مثبت برسد که تخریب نکند،قضاوت نکند، نزاع خیابانی نکند، درگیر خرافات نشود، مال کسی را ندزدد، چاپلوسی و ریاکاری نکند، قانون شکنی نکند، از عقاید منسوخ و خرافات دوری کند، و صدها مورد ریز و درشت که میتوان نگاشت که عنوان شان صرفا سطور را قطور می کند…. یکی از برتری های که مطالعه کاربردی و هدفمند به ما می دهد سکوت و غور در درونیات و‌‌ تفطن در امورات خود است که سبب می شود کمتر قضاوت کنیم کمتر کسی را تخریب کنیم‌ و تمرکز وکنترل مان بر خود بیشتر بشود و از طرف دیگر به اندازه بگوییم از آن گفتن های نغز و نیکو، نه بسان عموم جامعه که یادشان می رود بگویند نمی دانم، باید تحقیق کنم، باید سوال بپرسم و از این قبیل عبارت ها که اطرافیان مان را با نظرات آبکی غرق در مشکلاتشان نکنیم که شاید حتی براستی غرق بشوند و …… این عبارت بالا به نحوی از مولا علی وام گرفتم که می فرمایند: مومن کسی‌ است که با مردم تعامل می کند تا دانا شود، بیشتر سکوت می کند تا سالم بماند و همواره می‌پرسد تا بفهمد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.